لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

experience
You can experience many adventures through fairy tale books.
تجربه کردن
شما میتوانید از طریق کتابهای داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.

walk
This path must not be walked.
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.

end
The route ends here.
پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.

take care of
Our janitor takes care of snow removal.
مراقبت کردن
سرایدار ما از پاک کردن برف مراقبت میکند.

exclude
The group excludes him.
محو کردن
گروه او را محو میکند.

paint
The car is being painted blue.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی میشود.

throw
He throws the ball into the basket.
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت میکند.

think
You have to think a lot in chess.
فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.

correct
The teacher corrects the students’ essays.
اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

work together
We work together as a team.
همکاری کردن
ما به عنوان یک تیم همکاری میکنیم.

import
Many goods are imported from other countries.
وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد میشوند.
