لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)
ease
A vacation makes life easier.
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسانتر میکند.
eat
The chickens are eating the grains.
خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.
pick up
The child is picked up from kindergarten.
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.
jump out
The fish jumps out of the water.
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون میپرد.
update
Nowadays, you have to constantly update your knowledge.
بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.
speak up
Whoever knows something may speak up in class.
صحبت کردن
هر که چیزی میداند میتواند در کلاس صحبت کند.
prepare
They prepare a delicious meal.
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده میکنند.
drive through
The car drives through a tree.
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت میگذرد.
refer
The teacher refers to the example on the board.
اشاره کردن
معلم به مثال روی تخته اشاره میکند.
harvest
We harvested a lot of wine.
برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.
forget
She’s forgotten his name now.
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.