لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

go
Where did the lake that was here go?
رفتن
دریاچهای که اینجا بود به کجا رفت؟

leave
Many English people wanted to leave the EU.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.

end up
How did we end up in this situation?
اتفاق افتادن
چگونه در این وضعیت قرار گرفتیم؟

come easy
Surfing comes easily to him.
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

give birth
She will give birth soon.
زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.

serve
Dogs like to serve their owners.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.

run slow
The clock is running a few minutes slow.
کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار میکند.

find one’s way
I can find my way well in a labyrinth.
راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.

take back
The device is defective; the retailer has to take it back.
پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.

kick
They like to kick, but only in table soccer.
لگد زدن
آنها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.

taste
The head chef tastes the soup.
چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.
