لغت
یادگیری افعال – لتونيايی

atrast
Es atradu skaistu sēni!
پیدا کردن
من یک قارچ زیبا پیدا کردم!

kļūt par draugiem
Abi ir kļuvuši par draugiem.
دوست شدن
این دو دوست شدهاند.

ierobežot
Nevaru tērēt pārāk daudz naudas; man jāierobežo sevi.
خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

izniekot
Enerģiju nedrīkst izniekot.
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.

lēkāt
Bērns laimīgi lēkā.
پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.

vilkt
Viņš vilk sleģi.
کشیدن
او سورتمه را میکشد.

izslēgt
Viņa izslēdz modinātāju.
خاموش کردن
او ساعت زنگدار را خاموش میکند.

izīrēt
Viņš izīrē savu māju.
اجاره دادن
او خانه خود را اجاره میدهد.

iestrēgt
Rats iestrēga dubļos.
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.

triekt
Vilciens trieca automašīnu.
زدن
قطار به ماشین زد.

peldēt
Viņa regulāri peld.
شنا کردن
او به طور منظم شنا میزند.
