لغت
یادگیری افعال – استونيايی

üle sõitma
Auto sõitis jalgratturi üle.
رانده شدن
یک دوچرخهسوار توسط یک ماشین رانده شد.

puudutama
Põllumees puudutab oma taimi.
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.

parandama
Õpetaja parandab õpilaste esseesid.
اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

välja tõmbama
Umbrohud tuleb välja tõmmata.
بیرون کشیدن
علفهای هرز باید بیرون کشیده شوند.

tagasi tooma
Koer toob mänguasja tagasi.
برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

seadistama
Sa pead kella seadistama.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.

katma
Vesiroosid katab vee.
پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.

vihkama
Need kaks poissi vihkavad teineteist.
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.

minema sõitma
Kui tuli muutus, sõitsid autod minema.
حرکت کردن
وقتی چراغ عوض شد، اتومبیلها حرکت کردند.

kuuluma
Minu naine kuulub mulle.
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.

sorteerima
Mul on veel palju pabereid sorteerida.
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذهای زیادی را مرتب کنم.
