لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

složiti se
Susjedi se nisu mogli složiti oko boje.
توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

garantirati
Osiguranje garantira zaštitu u slučaju nesreća.
ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت میکند.

čuti
Ne mogu te čuti!
شنیدن
من نمیتوانم شما را بشنوم!

komentirati
Svakodnevno komentira politiku.
نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

šetati
Obitelj šeta nedjeljom.
قدم زدن
خانواده در روزهای یکشنبه قدم میزند.

imenovati
Koliko zemalja možeš imenovati?
نام بردن
چند کشور میتوانی نام ببری؟

jasno vidjeti
Svojim novim naočalama sve jasno vidim.
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

objesiti
Zimi objese kućicu za ptice.
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.

voljeti
Stvarno voli svog konja.
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.

ležati
Djeca leže zajedno u travi.
دراز کشیدن
بچهها در علفزار دراز کشیدهاند.

rastaviti
Naš sin sve rastavlja!
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز میکند!
