لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

doživjeti
Možete doživjeti mnoge avanture kroz bajkovite knjige.
تجربه کردن
شما میتوانید از طریق کتابهای داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.

procijeniti
On procjenjuje učinak firme.
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی میکند.

učiti
Ona uči svoje dijete plivati.
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش میدهد.

nedostajati
Puno mu nedostaje njegova djevojka.
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.

pomoći
Svi pomažu postaviti šator.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.

boriti se
Sportaši se bore jedan protiv drugog.
مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه میکنند.

raspravljati
Kolege raspravljaju o problemu.
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران میکنند.

iznevjeriti
Moj prijatelj me iznevjerio danas.
قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.

istraživati
Ljudi žele istraživati Mars.
کاوش کردن
انسانها میخواهند کره مریخ را کاوش کنند.

dogoditi se
Ovdje se dogodila nesreća.
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

gledati
Gleda kroz dvogled.
نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.
