لغت
یادگیری افعال – لتونيايی

mācīt
Viņš māca ģeogrāfiju.
آموزش دادن
او جغرافیا میآموزد.

nepaspēt
Viņš nepaspēja izveidot mērķi.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.

rūpēties
Mūsu dēls ļoti labi rūpējas par savu jauno auto.
مراقبت کردن
پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت میکند.

cīnīties
Sportisti cīnās viens pret otru.
مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه میکنند.

sūtīt
Es jums sūtu vēstuli.
فرستادن
من به شما یک نامه میفرستم.

darīt
Jums to vajadzēja izdarīt pirms stundas!
انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!

iestrēgt
Rats iestrēga dubļos.
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.

samaksāt
Viņa samaksāja ar kredītkarti.
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.

pārliecināt
Viņai bieži ir jāpārliecina meita ēst.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

palīdzēt uzcēlties
Viņš palīdzēja viņam uzcēlties.
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

ierasties
Viņš ieradās tieši laikā.
رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.
