لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

remove
The craftsman removed the old tiles.
برداشتن
صنعتگر کاشیهای قدیمی را برداشت.

discuss
They discuss their plans.
بحران کردن
آنها برنامههای خود را بحران میکنند.

stand up
She can no longer stand up on her own.
ایستادن
او دیگر نمیتواند به تنهایی بایستد.

run slow
The clock is running a few minutes slow.
کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار میکند.

wash up
I don’t like washing the dishes.
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرفها را بشویم.

save
You can save money on heating.
ذخیره کردن
شما میتوانید در هزینه گرمایش پول ذخیره کنید.

mention
The boss mentioned that he will fire him.
ذکر کردن
رئیس ذکر کرد که او را اخراج خواهد کرد.

take out
I take the bills out of my wallet.
بیرون آوردن
من قبضها را از کیف پولم بیرون میآورم.

should
One should drink a lot of water.
باید
باید زیاد آب نوشید.

handle
One has to handle problems.
مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.

understand
I can’t understand you!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!
