لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

follow
My dog follows me when I jog.
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

delight
The goal delights the German soccer fans.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

work on
He has to work on all these files.
کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.

let in
It was snowing outside and we let them in.
وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

jump onto
The cow has jumped onto another.
پریدن روی
گاو به روی دیگری پریده است.

run
She runs every morning on the beach.
دویدن
او هر صبح روی ساحل میدود.

dispose
These old rubber tires must be separately disposed of.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.

write down
You have to write down the password!
یادداشت کردن
شما باید رمز عبور را یادداشت کنید!

help
Everyone helps set up the tent.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.

keep
I keep my money in my nightstand.
نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه میدارم.

clean
The worker is cleaning the window.
تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز میکند.
