لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)
hope for
I’m hoping for luck in the game.
امیدوار بودن
من به شانس در بازی امیدوارم.
hug
He hugs his old father.
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش میگیرد.
burn down
The fire will burn down a lot of the forest.
سوزاندن
آتش بخش زیادی از جنگل را خواهد سوزاند.
arrive
The plane has arrived on time.
رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.
let
She lets her kite fly.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.
report to
Everyone on board reports to the captain.
گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش میدهند.
pull out
The plug is pulled out!
بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!
develop
They are developing a new strategy.
توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.
offer
What are you offering me for my fish?
پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهیام چه پیشنهاد میدهی؟
waste
Energy should not be wasted.
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.
push
The nurse pushes the patient in a wheelchair.
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.