لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

prefer
Our daughter doesn’t read books; she prefers her phone.
ترجیح دادن
دختر ما کتاب نمیخواند؛ او تلفن خود را ترجیح میدهد.

give
The child is giving us a funny lesson.
دادن
کودک به ما یک درس خندهدار میدهد.

sell
The traders are selling many goods.
فروختن
تاجران بسیار کالا میفروشند.

hit
The train hit the car.
زدن
قطار به ماشین زد.

kill
I will kill the fly!
کُشتن
من مگس را خواهم کُشت!

work for
He worked hard for his good grades.
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.

look
She looks through binoculars.
نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.

agree
They agreed to make the deal.
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.

surpass
Whales surpass all animals in weight.
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت میگیرند.

believe
Many people believe in God.
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.

bring up
He brings the package up the stairs.
بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.
