لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)
give
What did her boyfriend give her for her birthday?
دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟
believe
Many people believe in God.
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.
say goodbye
The woman says goodbye.
خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.
sit
Many people are sitting in the room.
نشستن
بسیاری از مردم در اتاق نشستهاند.
mix
The painter mixes the colors.
مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.
come easy
Surfing comes easily to him.
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.
run out
She runs out with the new shoes.
بیرون دویدن
او با کفشهای جدید بیرون میدود.
enrich
Spices enrich our food.
غنی کردن
ادویهها غذای ما را غنی میکنند.
run away
Some kids run away from home.
فرار کردن
بعضی بچهها از خانه فرار میکنند.
tax
Companies are taxed in various ways.
مالیات زدن
شرکتها به روشهای مختلف مالیات زده میشوند.
call on
My teacher often calls on me.
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.