لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

notice
She notices someone outside.
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه میشود.

taste
The head chef tastes the soup.
چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.

paint
He is painting the wall white.
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی میکند.

believe
Many people believe in God.
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.

deliver
He delivers pizzas to homes.
تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.

stand up
She can no longer stand up on her own.
ایستادن
او دیگر نمیتواند به تنهایی بایستد.

create
Who created the Earth?
ساختن
چه کسی زمین را ساخته است؟

waste
Energy should not be wasted.
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.

reply
She always replies first.
پاسخ دادن
او همیشه اولین پاسخ را میدهد.

understand
I can’t understand you!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

criticize
The boss criticizes the employee.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.
