لغت
یادگیری افعال – نروژی

drepe
Slangen drepte musa.
کُشتن
مار موش را کُشت.

avlyse
Kontrakten er blitt avlyst.
لغو شدن
قرارداد لغو شده است.

unngå
Han må unngå nøtter.
جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

drepe
Bakteriene ble drept etter eksperimentet.
کُشتن
باکتریها بعد از آزمایش کُشته شدند.

reise
Vi liker å reise gjennom Europa.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.

forberede
De forbereder et deilig måltid.
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده میکنند.

gå ut
Barna vil endelig gå ut.
بیرون رفتن
بچهها سرانجام میخواهند بیرون بروند.

skyve
Sykepleieren skyver pasienten i en rullestol.
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.

snakke
Han snakker til sitt publikum.
صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت میکند.

bevise
Han vil bevise en matematisk formel.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

kaste
Disse gamle gummidekkene må kastes separat.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.
