لغت
یادگیری افعال – ليتوانيايی

pabraukti
Jis pabrėžė savo teiginį.
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.

sustabdyti
Moteris sustabdo automobilį.
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.

leisti priekin
Nieks nenori leisti jam eiti pirmyn prie prekybos centro kasos.
رها کردن
هیچ کس نمیخواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.

pamiršti
Ji dabar pamiršo jo vardą.
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.

užbaigti
Jis kiekvieną dieną užbaigia savo bėgimo trasą.
تکمیل کردن
او هر روز مسیر دویدنش را تکمیل میکند.

mąstyti kartu
Kortų žaidimuose reikia mąstyti kartu.
هم فکری کردن
در بازیهای کارت باید هم فکری کنید.

kaboti
Abu kabosi ant šakos.
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویختهاند.

sukti
Ji suka mėsą.
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.

matyti
Per mano naujus akinius viską matau aiškiai.
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

padėti atsistoti
Jis jam padėjo atsistoti.
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

aplankyti
Ją aplanko senas draugas.
دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.
