لغت
یادگیری افعال – اسپانیایی

levantar
Él lo levantó.
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

conectar
¡Conecta tu teléfono con un cable!
وصل کردن
گوشی خود را با یک کابل وصل کنید!

limitar
Las vallas limitan nuestra libertad.
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.

enseñar
Él enseña geografía.
آموزش دادن
او جغرافیا میآموزد.

aceptar
Aquí se aceptan tarjetas de crédito.
قبول کردن
اینجا کارتهای اعتباری قبول میشوند.

despegar
El avión acaba de despegar.
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.

escuchar
Ella escucha y oye un sonido.
گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.

oír
¡No puedo oírte!
شنیدن
من نمیتوانم شما را بشنوم!

reducir
Definitivamente necesito reducir mis costos de calefacción.
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینههای گرمایشی خود را کاهش دهم.

deber
Se debería beber mucha agua.
باید
باید زیاد آب نوشید.

despegar
El avión está despegando.
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.
