لغت
یادگیری افعال – ليتوانيايی

pašalinti
Meistras pašalino senas plyteles.
برداشتن
صنعتگر کاشیهای قدیمی را برداشت.

atsisveikinti
Moteris atsisveikina.
خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.

atsakyti
Ji visada atsako pirmoji.
پاسخ دادن
او همیشه اولین پاسخ را میدهد.

šokti
Jis šoko į vandenį.
پریدن
او به آب پرید.

skaičiuoti
Ji skaičiuoja monetas.
شمردن
او سکهها را میشمارد.

užtrukti
Jo lagaminui atvykti užtruko labai ilgai.
طول کشیدن
طول کشید تا چمدان او بیاید.

ilgėtis
Jis labai ilgisi savo merginos.
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.

pakartoti
Gal galite tai pakartoti?
تکرار کردن
آیا میتوانید آن را تکرار کنید؟

investuoti
Kur turėtume investuoti savo pinigus?
سرمایهگذاری کردن
ما باید پول خود را در کجا سرمایهگذاری کنیم؟

sudominti
Tai tikrai mus sudomino!
تحت تاثیر قرار دادن
این واقعاً ما را تحت تاثیر قرار داد!

gulti
Vaikai guli žolėje kartu.
دراز کشیدن
بچهها در علفزار دراز کشیدهاند.
