لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

voter
On vote pour ou contre un candidat.
رای دادن
افراد به یک نامزد برای یا علیه او رای میدهند.

accompagner
Puis-je vous accompagner?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟

laisser
Elle laisse voler son cerf-volant.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

passer
Les médecins passent chez le patient tous les jours.
سر زدن
پزشکها هر روز به بیمار سر میزنند.

venir
Je suis content que tu sois venu !
آمدن
خوشحالم که آمدی!

espérer
Beaucoup espèrent un avenir meilleur en Europe.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.

aider à se lever
Il l’a aidé à se lever.
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

passer
Le train passe devant nous.
گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.

décider
Elle a décidé d’une nouvelle coiffure.
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.

heurter
Le cycliste a été heurté.
زدن
دوچرخهسوار زده شد.

apporter
Le livreur de pizza apporte la pizza.
تحویل دادن
پیک پیتزا پیتزا را تحویل میدهد.
