لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

reprendre
L’appareil est défectueux ; le revendeur doit le reprendre.
پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.

faire du vélo
Les enfants aiment faire du vélo ou de la trottinette.
سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.

expliquer
Grand-père explique le monde à son petit-fils.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

démonter
Notre fils démonte tout!
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز میکند!

poursuivre
Le cowboy poursuit les chevaux.
تعقیب کردن
کابوی اسبها را تعقیب میکند.

critiquer
Le patron critique l’employé.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.

composer
Elle a décroché le téléphone et composé le numéro.
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.

ressembler
À quoi ressembles-tu?
شبیه بودن
تو شبیه چه چیزی هستی؟

augmenter
La population a considérablement augmenté.
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

pendre
Les deux sont suspendus à une branche.
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویختهاند.

permettre
Le père ne lui a pas permis d’utiliser son ordinateur.
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.
