لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

sortir
Elle sort avec les nouvelles chaussures.
بیرون دویدن
او با کفشهای جدید بیرون میدود.

accepter
Je ne peux pas changer cela, je dois l’accepter.
قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.

se fiancer
Ils se sont secrètement fiancés!
نامزد شدن
آنها به طور مخفی نامزد شدهاند!

déménager
Mon neveu déménage.
حرکت کردن
برادرزادهام حرکت میکند.

couvrir
Elle couvre ses cheveux.
پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.

taxer
Les entreprises sont taxées de diverses manières.
مالیات زدن
شرکتها به روشهای مختلف مالیات زده میشوند.

monter
Il monte le colis les escaliers.
بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.

arriver à
Est-ce que quelque chose lui est arrivé dans l’accident du travail?
اتفاق افتادن
آیا در تصادف کاری به او افتاده است؟

courir vers
La fille court vers sa mère.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.

connaître
Des chiens étrangers veulent se connaître.
شناختن
سگهای غریب میخواهند یکدیگر را بشناسند.

discuter
Ils discutent entre eux.
گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.
