لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

decipher
He deciphers the small print with a magnifying glass.
رمزگشایی کردن
او با یک ذرهبین کوچکترین چاپ را رمزگشایی میکند.

jump out
The fish jumps out of the water.
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون میپرد.

miss
I will miss you so much!
دلتنگ شدن
من خیلی به تو دلتنگ خواهم شد!

mix
You can mix a healthy salad with vegetables.
مخلوط کردن
تو میتوانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.

repeat
Can you please repeat that?
تکرار کردن
آیا میتوانید آن را تکرار کنید؟

accompany
The dog accompanies them.
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.

mix
Various ingredients need to be mixed.
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.

help
Everyone helps set up the tent.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.

run slow
The clock is running a few minutes slow.
کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار میکند.

begin
A new life begins with marriage.
شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع میشود.

visit
An old friend visits her.
دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.
