لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

persuade
She often has to persuade her daughter to eat.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

carry
They carry their children on their backs.
حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشتشان حمل میکنند.

work together
We work together as a team.
همکاری کردن
ما به عنوان یک تیم همکاری میکنیم.

wake up
The alarm clock wakes her up at 10 a.m.
بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار میکند.

create
He has created a model for the house.
ساختن
او یک مدل برای خانه ساخته است.

enter
I have entered the appointment into my calendar.
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کردهام.

lift up
The mother lifts up her baby.
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند میکند.

bring in
One should not bring boots into the house.
وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.

call on
My teacher often calls on me.
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.

swim
She swims regularly.
شنا کردن
او به طور منظم شنا میزند.

cause
Alcohol can cause headaches.
باعث شدن
الکل میتواند باعث سردرد شود.
