لغت
یادگیری افعال – کرواتی
veseliti se
Djeca se uvijek vesele snijegu.
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.
živjeti
Na odmoru smo živjeli u šatoru.
زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.
trebati
Hitno mi je potreban odmor; moram ići!
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
slijediti
Moj pas me slijedi kada trčim.
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.
vjerovati
Mnogi ljudi vjeruju u Boga.
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.
razumjeti
Ne može se sve razumjeti o računalima.
فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
postati prijatelji
Dvoje su postali prijatelji.
دوست شدن
این دو دوست شدهاند.
nadzirati
Sve je ovdje nadzirano kamerama.
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.
raditi
Jesu li tvoje tablete već počele raditi?
کار کردن
قرصهای شما هنوز کار میکنند؟
postaviti
Datum se postavlja.
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.
donijeti
Moj pas mi je donio golubicu.
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.