لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

imagine
She imagines something new every day.
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور میکند.

dare
I don’t dare to jump into the water.
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.

comment
He comments on politics every day.
نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

move
My nephew is moving.
حرکت کردن
برادرزادهام حرکت میکند.

press
He presses the button.
فشار دادن
او دکمه را فشار میدهد.

continue
The caravan continues its journey.
ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه میدهد.

help
The firefighters quickly helped.
کمک کردن
آتشنشانان سریعاً کمک کردند.

get a turn
Please wait, you’ll get your turn soon!
نوبت گرفتن
لطفاً منتظر بمانید، به زودی نوبت شما میرسد!

take over
The locusts have taken over.
تصاحب کردن
ملخها تصاحب کردهاند.

snow
It snowed a lot today.
باریدن
امروز بسیار برف باریده است.

translate
He can translate between six languages.
ترجمه کردن
او میتواند بین شش زبان ترجمه کند.
