لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

visit
An old friend visits her.
دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

find one’s way
I can find my way well in a labyrinth.
راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.

call
She can only call during her lunch break.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.

take care
Our son takes very good care of his new car.
مراقبت کردن
پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت میکند.

push
They push the man into the water.
هل دادن
آنها مرد را به آب هل میدهند.

come together
It’s nice when two people come together.
با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم میآیند.

explain
Grandpa explains the world to his grandson.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

give up
That’s enough, we’re giving up!
ترک کردن
کافی است، ما داریم ترک میکنیم!

correct
The teacher corrects the students’ essays.
اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

come out
What comes out of the egg?
بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون میآید؟

burn
A fire is burning in the fireplace.
سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.
