لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

pass by
The two pass by each other.
گذشتن
آن دو از کنار یکدیگر میگذرند.

do
Nothing could be done about the damage.
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.

undertake
I have undertaken many journeys.
به عهده گرفتن
من سفرهای زیادی را به عهده گرفتهام.

leave speechless
The surprise leaves her speechless.
لال کردن
آن مفاجأت او را لال میکند.

take part
He is taking part in the race.
شرکت کردن
او در مسابقه شرکت میکند.

Books and newspapers are being printed.
چاپ کردن
کتابها و روزنامهها چاپ میشوند.

strengthen
Gymnastics strengthens the muscles.
تقویت کردن
ورزش از نوع ژیمناستیک ماهیچهها را تقویت میکند.

let in
It was snowing outside and we let them in.
وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

get along
End your fight and finally get along!
سازگار شدن
دعوات خود را پایان دهید و سرانجام با هم سازگار شوید!

like
The child likes the new toy.
دوست داشتن
کودک اسباببازی جدید را دوست دارد.

help
The firefighters quickly helped.
کمک کردن
آتشنشانان سریعاً کمک کردند.
