لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)
smoke
He smokes a pipe.
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.
travel around
I’ve traveled a lot around the world.
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کردهام.
win
He tries to win at chess.
بردن
او تلاش میکند در شطرنج ببرد.
save
The doctors were able to save his life.
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
deliver
Our daughter delivers newspapers during the holidays.
تحویل دادن
دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل میدهد.
take off
The airplane is taking off.
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.
demand
He demanded compensation from the person he had an accident with.
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.
prove
He wants to prove a mathematical formula.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.
feel
He often feels alone.
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.
start
School is just starting for the kids.
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.
check
The dentist checks the teeth.
بررسی کردن
دندانپزشک دندانها را بررسی میکند.