لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

espremer
Ela espreme o limão.
فشار دادن
او لیمو را فشار میدهد.

queimar
O fogo vai queimar muito da floresta.
سوزاندن
آتش بخش زیادی از جنگل را خواهد سوزاند.

conversar
Os alunos não devem conversar durante a aula.
گپ زدن
دانشآموزان نباید در کلاس گپ بزنند.

exercitar
Se exercitar te mantém jovem e saudável.
ورزش کردن
ورزش کردن شما را جوان و سالم نگه میدارد.

partir
Ela parte em seu carro.
دور کردن
او با اتومبیلش دور میزند.

pagar
Ela pagou com cartão de crédito.
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.

jogar fora
Ele pisa em uma casca de banana jogada fora.
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

cortar
O cabeleireiro corta o cabelo dela.
بریدن
موسس موهای او را میبرد.

falar mal
Os colegas falam mal dela.
بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.

encantar
O gol encanta os fãs alemães de futebol.
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

exigir
Ele exigiu compensação da pessoa com quem teve um acidente.
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.
