لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

køre over
En cyklist blev kørt over af en bil.
رانده شدن
یک دوچرخهسوار توسط یک ماشین رانده شد.

bære
De bærer deres børn på ryggen.
حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشتشان حمل میکنند.

sove
Babyen sover.
خوابیدن
نوزاد خوابیده است.

male
Bilen males blå.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی میشود.

male
Hun har malet sine hænder.
نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.

rengøre
Hun rengør køkkenet.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

tillade
Man bør ikke tillade depression.
اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.

gå en tur
Familien går en tur om søndagen.
قدم زدن
خانواده در روزهای یکشنبه قدم میزند.

give
Faderen vil give sin søn lidt ekstra penge.
دادن
پدر میخواهد به پسرش پول اضافی بدهد.

ligge
Børnene ligger sammen i græsset.
دراز کشیدن
بچهها در علفزار دراز کشیدهاند.

kigge
Hun kigger gennem et hul.
نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.
