لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

sparke
I kampsport skal man kunne sparke godt.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.

indstille
Du skal indstille uret.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.

afhænge
Han er blind og afhænger af ekstern hjælp.
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.

gentage
Kan du gentage det?
تکرار کردن
آیا میتوانید آن را تکرار کنید؟

modtage
Han modtager en god pension i alderdommen.
دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت میکند.

tale
Han taler til sit publikum.
صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت میکند.

reducere
Jeg skal absolut reducere mine varmeomkostninger.
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینههای گرمایشی خود را کاهش دهم.

stoppe
Kvinden stopper en bil.
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.

tage ud
Jeg tager regningerne ud af min pung.
بیرون آوردن
من قبضها را از کیف پولم بیرون میآورم.

lukke igennem
Skal flygtninge lukkes igennem ved grænserne?
رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟

gætte
Du skal gætte hvem jeg er!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!
