لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

spell
The children are learning to spell.
املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.

confirm
She could confirm the good news to her husband.
تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.

complete
Can you complete the puzzle?
تکمیل کردن
آیا میتوانی پازل را تکمیل کنی؟

come easy
Surfing comes easily to him.
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

carry out
He carries out the repair.
انجام دادن
او تعمیرات را انجام میدهد.

serve
Dogs like to serve their owners.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.

impress
That really impressed us!
تحت تاثیر قرار دادن
این واقعاً ما را تحت تاثیر قرار داد!

understand
One cannot understand everything about computers.
فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.

see again
They finally see each other again.
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره میبینند.

go around
You have to go around this tree.
دور زدن
شما باید از این درخت دور بزنید.

deliver
My dog delivered a dove to me.
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.
