لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

imagine
She imagines something new every day.
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور میکند.

move in
New neighbors are moving in upstairs.
ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

do
Nothing could be done about the damage.
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.

tell
I have something important to tell you.
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.

start
The hikers started early in the morning.
شروع کردن
کوهنوردان در اوایل صبح شروع کردند.

return
The teacher returns the essays to the students.
برگشتن
معلم مقالات را به دانشآموزان برمیگرداند.

listen
She listens and hears a sound.
گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.

bring up
How many times do I have to bring up this argument?
مطرح کردن
چند بار باید این استدلال را مطرح کنم؟

hope
Many hope for a better future in Europe.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.

Books and newspapers are being printed.
چاپ کردن
کتابها و روزنامهها چاپ میشوند.

look forward
Children always look forward to snow.
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.
