لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)
go around
You have to go around this tree.
دور زدن
شما باید از این درخت دور بزنید.
write down
You have to write down the password!
یادداشت کردن
شما باید رمز عبور را یادداشت کنید!
cover
She covers her hair.
پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.
push
The nurse pushes the patient in a wheelchair.
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.
divide
They divide the housework among themselves.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم میکنند.
leave open
Whoever leaves the windows open invites burglars!
باز گذاشتن
هر کسی پنجرهها را باز میگذارد، دعوت به سارقان میکند!
enter
I have entered the appointment into my calendar.
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کردهام.
generate
We generate electricity with wind and sunlight.
تولید کردن
ما با باد و نور خورشید برق تولید میکنیم.
repeat
My parrot can repeat my name.
تکرار کردن
طوطی من میتواند نام من را تکرار کند.
command
He commands his dog.
فرمان دادن
او به سگش فرمان میدهد.
hire
The company wants to hire more people.
استخدام کردن
شرکت میخواهد مردم بیشتری را استخدام کند.