لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

carry
The donkey carries a heavy load.
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

produce
One can produce more cheaply with robots.
تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.

pick up
We have to pick up all the apples.
جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.

begin
A new life begins with marriage.
شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع میشود.

pray
He prays quietly.
دعا کردن
او به آرامی دعا میکند.

tell
She tells her a secret.
گفتن
او به او یک راز میگوید.

sound
Her voice sounds fantastic.
صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.

hope
Many hope for a better future in Europe.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.

pick up
She picks something up from the ground.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.

come up
She’s coming up the stairs.
بالا آمدن
او دارد از پلهها بالا میآید.

ride along
May I ride along with you?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟
