لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

explorar
Os humanos querem explorar Marte.
کاوش کردن
انسانها میخواهند کره مریخ را کاوش کنند.

estar familiarizado
Ela não está familiarizada com eletricidade.
آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.

aumentar
A população aumentou significativamente.
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

desligar
Ela desliga o despertador.
خاموش کردن
او ساعت زنگدار را خاموش میکند.

brincar
A criança prefere brincar sozinha.
بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

comprar
Nós compramos muitos presentes.
خریدن
ما بسیار هدیه خریدهایم.

afastar
Um cisne afasta o outro.
دور کردن
یک قو بقیهی قوها را دور میزند.

depender
Ele é cego e depende de ajuda externa.
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.

escolher
É difícil escolher o certo.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

omitir
Você pode omitir o açúcar no chá.
حذف کردن
شما میتوانید شکر را در چای حذف کنید.

querer sair
A criança quer sair.
خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.
