لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

olhar para baixo
Ela olha para o vale abaixo.
نگاه کردن
او به دره پایین نگاه میکند.

concordar
Os vizinhos não conseguiram concordar sobre a cor.
توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

anotar
Você precisa anotar a senha!
یادداشت کردن
شما باید رمز عبور را یادداشت کنید!

marcar
A data está sendo marcada.
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.

saltar fora
O peixe salta fora da água.
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون میپرد.

receber
Posso receber internet muito rápida.
دریافت کردن
من میتوانم اینترنت بسیار سریعی دریافت کنم.

renovar
O pintor quer renovar a cor da parede.
تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.

fugir
Nosso gato fugiu.
فرار کردن
گربه ما فرار کرد.

explorar
Os humanos querem explorar Marte.
کاوش کردن
انسانها میخواهند کره مریخ را کاوش کنند.

depender
Ele é cego e depende de ajuda externa.
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.

discutir
Eles discutem seus planos.
بحران کردن
آنها برنامههای خود را بحران میکنند.
