لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

procurar
O ladrão procura a casa.
جستجو کردن
دزد در خانه جستجو میکند.

pensar
Você tem que pensar muito no xadrez.
فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.

exigir
Ele exigiu compensação da pessoa com quem teve um acidente.
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.

dar lugar
Muitas casas antigas têm que dar lugar às novas.
جای دادن
بسیاری از خانههای قدیمی باید به خانههای جدید جای بدهند.

descer
Ele desce os degraus.
پایین رفتن
او پایین پلهها میرود.

pintar
Quero pintar meu apartamento.
نقاشی کردن
میخواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.

fugir
Nosso filho quis fugir de casa.
فرار کردن
پسرم میخواست از خانه فرار کند.

conter
Peixe, queijo e leite contêm muita proteína.
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.

carregar
O burro carrega uma carga pesada.
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

contar
Ela conta um segredo para ela.
گفتن
او به او یک راز میگوید.

conversar
Os alunos não devem conversar durante a aula.
گپ زدن
دانشآموزان نباید در کلاس گپ بزنند.
