لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

chanter
Les enfants chantent une chanson.
خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

mélanger
Elle mélange un jus de fruits.
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

peindre
Je veux peindre mon appartement.
نقاشی کردن
میخواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.

couvrir
Elle couvre ses cheveux.
پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.

profiter
Elle profite de la vie.
لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.

embrasser
Il embrasse le bébé.
بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

servir
Les chiens aiment servir leurs maîtres.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.

décrire
Comment peut-on décrire les couleurs?
توصیف کردن
چطور میتوان رنگها را توصیف کرد؟

examiner
Les échantillons de sang sont examinés dans ce laboratoire.
بررسی کردن
نمونههای خون در این آزمایشگاه بررسی میشوند.

montrer
Je peux montrer un visa dans mon passeport.
نشان دادن
من میتوانم یک ویزا در گذرنامهام نشان دهم.

boire
Elle boit du thé.
نوشیدن
او چای مینوشد.
