لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

reculer
Bientôt, nous devrons reculer l’horloge.
به عقب برگرداندن
به زودی باید دوباره ساعت را به عقب برگردانیم.

devenir
Ils sont devenus une bonne équipe.
شدن
آنها تیم خوبی شدهاند.

protéger
La mère protège son enfant.
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت میکند.

embrasser
La mère embrasse les petits pieds du bébé.
در آغوش گرفتن
مادر پاهای کوچک نوزاد را در آغوش میگیرد.

deviner
Tu dois deviner qui je suis!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!

retirer
Il retire quelque chose du frigo.
برداشتن
او چیزی از یخچال بر میدارد.

importer
Nous importons des fruits de nombreux pays.
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد میکنیم.

résoudre
Il essaie en vain de résoudre un problème.
حل کردن
او بیفایده سعی میکند مشکل را حل کند.

construire
Les enfants construisent une haute tour.
ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.

montrer
Il montre le monde à son enfant.
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

réparer
Il voulait réparer le câble.
تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.
