لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

courir
L’athlète court.
دویدن
ورزشکار دو میزند.

détruire
La tornade détruit de nombreuses maisons.
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانهها را نابود میکند.

mentionner
Le patron a mentionné qu’il le licencierait.
ذکر کردن
رئیس ذکر کرد که او را اخراج خواهد کرد.

percevoir
Il perçoit une bonne pension à la retraite.
دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت میکند.

commander
Il commande son chien.
فرمان دادن
او به سگش فرمان میدهد.

nommer
Combien de pays pouvez-vous nommer?
نام بردن
چند کشور میتوانی نام ببری؟

penser
Elle doit toujours penser à lui.
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.

s’exprimer
Celui qui sait quelque chose peut s’exprimer en classe.
صحبت کردن
هر که چیزی میداند میتواند در کلاس صحبت کند.

consommer
Elle consomme un morceau de gâteau.
مصرف کردن
او یک قطعه کیک مصرف میکند.

progresser
Les escargots ne progressent que lentement.
پیشرفت کردن
حلزونها فقط به آهستگی پیشرفت میکنند.

limiter
Les clôtures limitent notre liberté.
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.
