لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

mentir
Ele frequentemente mente quando quer vender algo.
دروغ گفتن
وقتی میخواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ میگوید.

suportar
Ela mal consegue suportar a dor!
تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!

evitar
Ele precisa evitar nozes.
جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

falar com
Alguém deveria falar com ele; ele está tão solitário.
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

pular
A criança pula.
پریدن بلند
کودک بلند میپرد.

acompanhar
Posso acompanhar você?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟

realizar
Ele realiza o conserto.
انجام دادن
او تعمیرات را انجام میدهد.

orientar-se
Consigo me orientar bem em um labirinto.
راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.

receber
Ela recebeu um lindo presente.
گرفتن
او یک هدیه زیبا گرفت.

simplificar
Você tem que simplificar coisas complicadas para crianças.
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.

omitir
Você pode omitir o açúcar no chá.
حذف کردن
شما میتوانید شکر را در چای حذف کنید.
