لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)
travel
We like to travel through Europe.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.
leave to
The owners leave their dogs to me for a walk.
سپردن
صاحبها سگهایشان را برای پیادهروی به من میسپارند.
repair
He wanted to repair the cable.
تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.
emphasize
You can emphasize your eyes well with makeup.
تاکید کردن
شما میتوانید با آرایش به خوبی به چشمان خود تاکید کنید.
explain
Grandpa explains the world to his grandson.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.
turn to
They turn to each other.
پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیدهاند.
allow
One should not allow depression.
اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.
work for
He worked hard for his good grades.
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.
push
The nurse pushes the patient in a wheelchair.
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.
send
He is sending a letter.
فرستادن
او یک نامه میفرستد.
write
He is writing a letter.
نوشتن
او یک نامه مینویسد.