لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

play
The child prefers to play alone.
بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

think along
You have to think along in card games.
هم فکری کردن
در بازیهای کارت باید هم فکری کنید.

send
I sent you a message.
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.

give up
That’s enough, we’re giving up!
ترک کردن
کافی است، ما داریم ترک میکنیم!

carry away
The garbage truck carries away our garbage.
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور میاندازد.

bring up
How many times do I have to bring up this argument?
مطرح کردن
چند بار باید این استدلال را مطرح کنم؟

ease
A vacation makes life easier.
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسانتر میکند.

cook
What are you cooking today?
پختن
امروز چه میپزید؟

understand
I can’t understand you!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

spend the night
We are spending the night in the car.
شب گذراندن
ما شب را در ماشین میگذرانیم.

divide
They divide the housework among themselves.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم میکنند.
