لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

get lost
It’s easy to get lost in the woods.
گم شدن
آسان است در جنگل گم شوید.

pull
He pulls the sled.
کشیدن
او سورتمه را میکشد.

save
You can save money on heating.
ذخیره کردن
شما میتوانید در هزینه گرمایش پول ذخیره کنید.

feel
The mother feels a lot of love for her child.
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس میکند.

damage
Two cars were damaged in the accident.
آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

decipher
He deciphers the small print with a magnifying glass.
رمزگشایی کردن
او با یک ذرهبین کوچکترین چاپ را رمزگشایی میکند.

practice
The woman practices yoga.
تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.

accompany
The dog accompanies them.
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.

accept
Credit cards are accepted here.
قبول کردن
اینجا کارتهای اعتباری قبول میشوند.

answer
The student answers the question.
جواب دادن
دانشآموز به سوال جواب میدهد.

say goodbye
The woman says goodbye.
خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.
