لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

refuse
The child refuses its food.
رد کردن
کودک غذای خود را رد میکند.

walk
He likes to walk in the forest.
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.

remove
The excavator is removing the soil.
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد میبرد.

write
He is writing a letter.
نوشتن
او یک نامه مینویسد.

serve
Dogs like to serve their owners.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.

provide
Beach chairs are provided for the vacationers.
فراهم کردن
صندلیهای ساحلی برای تعطیلاتگردان فراهم شده است.

pull out
How is he going to pull out that big fish?
بیرون کشیدن
چگونه میخواهد این ماهی بزرگ را بیرون بکشد؟

touch
The farmer touches his plants.
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.

invest
What should we invest our money in?
سرمایهگذاری کردن
ما باید پول خود را در کجا سرمایهگذاری کنیم؟

hug
He hugs his old father.
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش میگیرد.

work on
He has to work on all these files.
کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.
