لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)
hear
I can’t hear you!
شنیدن
من نمیتوانم شما را بشنوم!
solve
The detective solves the case.
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.
lift
The container is lifted by a crane.
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند میشود.
reduce
I definitely need to reduce my heating costs.
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینههای گرمایشی خود را کاهش دهم.
spend money
We have to spend a lot of money on repairs.
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.
speak up
Whoever knows something may speak up in class.
صحبت کردن
هر که چیزی میداند میتواند در کلاس صحبت کند.
kill
Be careful, you can kill someone with that axe!
کشتن
مراقب باشید، با این تبر میتوانید کسی را بکشید!
tell
She tells her a secret.
گفتن
او به او یک راز میگوید.
look down
I could look down on the beach from the window.
نگاه کردن
من میتوانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
take apart
Our son takes everything apart!
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز میکند!
lie
Sometimes one has to lie in an emergency situation.
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.