لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

throw to
They throw the ball to each other.
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت میکنند.

sleep in
They want to finally sleep in for one night.
خوابیدن
آنها میخواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.

help up
He helped him up.
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

taste
The head chef tastes the soup.
چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.

surprise
She surprised her parents with a gift.
متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.

train
Professional athletes have to train every day.
تمرین کردن
ورزشکاران حرفهای باید هر روز تمرین کنند.

ride
Kids like to ride bikes or scooters.
سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.

set
You have to set the clock.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.

ignore
The child ignores his mother’s words.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.

study
The girls like to study together.
مطالعه کردن
دخترها دوست دارند با هم مطالعه کنند.

exhibit
Modern art is exhibited here.
نمایش دادن
هنر مدرن اینجا نمایش داده میشود.
