لغت
یادگیری افعال – آلمانی

durchgehen
Kann die Katze durch dieses Loch durchgehen?
عبور کردن
آیا گربه میتواند از این سوراخ عبور کند؟

verlangen
Er verlangte Schadenersatz von seinem Unfallgegner.
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.

lügen
Er lügt oft, wenn er etwas verkaufen will.
دروغ گفتن
وقتی میخواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ میگوید.

verwenden
Schon kleine Kinder verwenden Tablets.
استفاده کردن
حتی کودکان کوچک هم از تبلت استفاده میکنند.

absenden
Sie will jetzt den Brief absenden.
فرستادن
او میخواهد الان نامه را بفرستد.

nachsehen
Er sieht nach, wer da wohnt.
بررسی کردن
او بررسی میکند که چه کسی در آنجا زندگی میکند.

zählen
Sie zählt die Münzen.
شمردن
او سکهها را میشمارد.

wegnehmen
Sie nahm ihm heimlich Geld weg.
گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.

mitfahren
Darf ich bei dir mitfahren?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟

sich begegnen
Sie sind sich zuerst im Internet begegnet.
ملاقات کردن
آنها اولین بار یکدیگر را در اینترنت ملاقات کردند.

ersparen
Meine Kinder haben sich ihr Geld selbst erspart.
ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.
