لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

flytte væk
Vores naboer flytter væk.
جابجا شدن
همسایههای ما دارند جابجا میشوند.

springe rundt
Barnet springer glædeligt rundt.
پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.

lade
Hun lader sin drage flyve.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

løfte
Containeren løftes af en kran.
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند میشود.

gå galt
Alt går galt i dag!
اشتباه شدن
امروز همه چیز اشتباه میشود!

sige farvel
Kvinden siger farvel.
خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.

tilbyde
Strandstole stilles til rådighed for feriegæsterne.
فراهم کردن
صندلیهای ساحلی برای تعطیلاتگردان فراهم شده است.

befinde sig
En perle befinder sig inden i skallen.
قرار گرفتن
یک مروارید در داخل صدف قرار دارد.

dræbe
Jeg vil dræbe fluen!
کُشتن
من مگس را خواهم کُشت!

smage
Køkkenchefen smager på suppen.
چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.

blande
Forskellige ingredienser skal blandes.
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.
