لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

vende rundt
Du skal vende bilen her.
برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.

bære
De bærer deres børn på ryggen.
حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشتشان حمل میکنند.

løbe væk
Vores søn ville løbe væk hjemmefra.
فرار کردن
پسرم میخواست از خانه فرار کند.

opbevare
Jeg opbevarer mine penge i mit natbord.
نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه میدارم.

male
Bilen males blå.
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی میشود.

ringe
Hvem ringede på dørklokken?
زدن
کی زنگ در را زد؟

hænge ned
Istapper hænger ned fra taget.
آویخته شدن
یخها از سقف آویخته شدهاند.

råbe
Hvis du vil høres, skal du råbe din besked højt.
فریاد زدن
اگر میخواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.

gøre
Der kunne ikke gøres noget ved skaden.
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.

kysse
Han kysser babyen.
بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

tage toget
Jeg vil tage derhen med toget.
با قطار رفتن
من با قطار به آنجا میروم.
