لغت
یادگیری افعال – دانمارکی

beskytte
En hjelm skal beskytte mod ulykker.
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادفها محافظت کند.

producere
Man kan producere billigere med robotter.
تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.

forklare
Bedstefar forklarer verden for sin barnebarn.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

kræve
Mit barnebarn kræver meget af mig.
خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.

levere
Vores datter leverer aviser i ferien.
تحویل دادن
دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل میدهد.

misse
Han missede sømmet og skadede sig selv.
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.

svare
Hun svarer altid først.
پاسخ دادن
او همیشه اولین پاسخ را میدهد.

stoppe
Politikvinden stopper bilen.
توقف کردن
پلیسزن ماشین را متوقف میکند.

fortælle
Jeg har noget vigtigt at fortælle dig.
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.

slukke
Hun slukker vækkeuret.
خاموش کردن
او ساعت زنگدار را خاموش میکند.

vise
Jeg kan vise et visum i mit pas.
نشان دادن
من میتوانم یک ویزا در گذرنامهام نشان دهم.
