لغت
یادگیری افعال – کاتالان

gestionar
Qui gestiona els diners a la teva família?
مدیریت کردن
در خانواده شما کی پول را مدیریت میکند؟

barrejar
Ella barreja un suc de fruita.
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

estendre
Ell estén els seus braços àmpliament.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

estimar
Realment estima el seu cavall.
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.

rebre
Va rebre un regal molt bonic.
دریافت کردن
او هدیه بسیار خوبی دریافت کرد.

esperar
Molts esperen un futur millor a Europa.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.

començar
L’escola està just començant per als nens.
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.

dir
Tinc una cosa important a dir-te.
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.

trepitjar
No puc trepitjar a terra amb aquest peu.
روی ... قدم زدن
من نمیتوانم با این پا روی زمین قدم بزنم.

buscar
El gos busca la pilota dins l’aigua.
آوردن
سگ توپ را از آب میآورد.

matar
Ves amb compte, pots matar algú amb aquesta destral!
کشتن
مراقب باشید، با این تبر میتوانید کسی را بکشید!
