لغت
یادگیری افعال – کاتالان

passar la nit
Estem passant la nit a l’cotxe.
شب گذراندن
ما شب را در ماشین میگذرانیم.

ajudar
Tothom ajuda a muntar la tenda.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.

ensenyar
Ella ensenya al seu fill a nedar.
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش میدهد.

semblar
Com sembles?
شبیه بودن
تو شبیه چه چیزی هستی؟

fer
No es va poder fer res sobre el dany.
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.

aixecar
Ell el va ajudar a aixecar-se.
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

dividir
Es divideixen les tasques de la casa entre ells.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم میکنند.

desbocar
El brau ha desbocat l’home.
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.

beure
Les vaques beuen aigua del riu.
نوشیدن
گاوها آب را از رودخانه مینوشند.

creure
Moltes persones creuen en Déu.
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.

mirar avall
Ella mira avall cap a la vall.
نگاه کردن
او به دره پایین نگاه میکند.
