لغت
یادگیری افعال – نروژی

stave
Barna lærer å stave.
املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.

reparere
Han ønsket å reparere kabelen.
تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.

gå ut
Barna vil endelig gå ut.
بیرون رفتن
بچهها سرانجام میخواهند بیرون بروند.

vike
Mange gamle hus må vike for de nye.
جای دادن
بسیاری از خانههای قدیمی باید به خانههای جدید جای بدهند.

tenke
Hun må alltid tenke på ham.
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.

gå ned
Han går ned trappene.
پایین رفتن
او پایین پلهها میرود.

beskytte
Moren beskytter sitt barn.
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت میکند.

komme sammen
Det er fint når to mennesker kommer sammen.
با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم میآیند.

hate
De to guttene hater hverandre.
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.

dø
Mange mennesker dør i filmer.
مردن
بسیاری از مردم در فیلمها میمیرند.

teste
Bilen testes i verkstedet.
آزمایش کردن
ماشین در کارگاه آزمایش میشود.
