لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

return
The boomerang returned.
برگشتن
بومرانگ برگشت.

miss
He missed the chance for a goal.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.

develop
They are developing a new strategy.
توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.

happen
An accident has happened here.
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

trigger
The smoke triggered the alarm.
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.

cause
Alcohol can cause headaches.
باعث شدن
الکل میتواند باعث سردرد شود.

walk
The group walked across a bridge.
قدم زدن
گروه از روی پل قدم زد.

form
We form a good team together.
تشکیل دادن
ما با هم یک تیم خوب تشکیل میدهیم.

refuse
The child refuses its food.
رد کردن
کودک غذای خود را رد میکند.

divide
They divide the housework among themselves.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم میکنند.

cook
What are you cooking today?
پختن
امروز چه میپزید؟
