لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)
look down
I could look down on the beach from the window.
نگاه کردن
من میتوانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
pray
He prays quietly.
دعا کردن
او به آرامی دعا میکند.
do
Nothing could be done about the damage.
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.
send
He is sending a letter.
فرستادن
او یک نامه میفرستد.
depend
He is blind and depends on outside help.
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.
arrive
He arrived just in time.
رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.
sit down
She sits by the sea at sunset.
نشستن
او در غروب آفتاب کنار دریا مینشیند.
clean
She cleans the kitchen.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.
follow
The chicks always follow their mother.
دنبال کردن
جوجهها همیشه مادرشان را دنبال میکنند.
check
The mechanic checks the car’s functions.
بررسی کردن
مکانیکی عملکرد ماشین را بررسی میکند.
pick up
The child is picked up from kindergarten.
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.