لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

proteger
A mãe protege seu filho.
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت میکند.

voltar
Não consigo encontrar o caminho de volta.
بازگشتن
من نمیتوانم راه بازگشت را پیدا کنم.

receber
Ele recebeu um aumento de seu chefe.
دریافت کردن
او افزایش حقوق از رئیس خود دریافت کرد.

sair
Muitos ingleses queriam sair da UE.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.

passar
A água estava muito alta; o caminhão não conseguiu passar.
عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.

entender
Não se pode entender tudo sobre computadores.
فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.

enviar
Eu te enviei uma mensagem.
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.

sair
Por favor, saia na próxima saída.
خروج کردن
لطفاً در خروجی بعدی خارج شوید.

beijar
Ele beija o bebê.
بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

reencontrar
Eles finalmente se reencontram.
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره میبینند.

entender
Eu não consigo te entender!
فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!
