لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

preparar
Ela está preparando um bolo.
آماده کردن
او یک کیک آماده میکند.

votar
Os eleitores estão votando em seu futuro hoje.
رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

caminhar
Ele gosta de caminhar na floresta.
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.

buscar
O cachorro busca a bola na água.
آوردن
سگ توپ را از آب میآورد.

concordar
Eles concordaram em fechar o negócio.
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.

comprar
Nós compramos muitos presentes.
خریدن
ما بسیار هدیه خریدهایم.

limitar
Cercas limitam nossa liberdade.
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.

esperar
Muitos esperam por um futuro melhor na Europa.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.

sobrecarregar
O trabalho de escritório a sobrecarrega muito.
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.

sair
Ela sai do carro.
بیرون رفتن
او از ماشین بیرون میآید.

chegar
O avião chegou no horário.
رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.
