لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

praticar
A mulher pratica yoga.
تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.

permitir
O pai não permitiu que ele usasse seu computador.
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

prestar atenção
Deve-se prestar atenção nas placas de tráfego.
توجه کردن
باید به علایم راهنمایی ترافیک توجه کرد.

aceitar
Cartões de crédito são aceitos aqui.
قبول کردن
اینجا کارتهای اعتباری قبول میشوند.

resolver
O detetive resolve o caso.
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

representar
Advogados representam seus clientes no tribunal.
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی میکنند.

correr em direção
A menina corre em direção à sua mãe.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.

conhecer
Ela conhece muitos livros quase de cor.
دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

entrar
Ele entra no quarto do hotel.
وارد شدن
او اتاق هتل را وارد میشود.

descobrir
Os marinheiros descobriram uma nova terra.
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کردهاند.

explicar
Ela explica a ele como o dispositivo funciona.
توضیح دادن
او به او توضیح میدهد چگونه دستگاه کار میکند.
