لغت
یادگیری افعال – ليتوانيايی

turėti po ranka
Vaikai turi po ranka tik kišenpinigius.
در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.

nukirsti
Darbininkas nukirto medį.
قطع کردن
کارگر درخت را قطع میکند.

pakartoti
Mano papūga gali pakartoti mano vardą.
تکرار کردن
طوطی من میتواند نام من را تکرار کند.

jaustis
Ji jaučia kūdikį savo pilve.
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

dažyti
Jis dažo sieną balta.
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی میکند.

nekęsti
Ji nekenčia vorų.
تنفر داشتن
او از عناکبوت تنفر دارد.

turėti
Jis turi čia išlipti.
باید
او باید از اینجا پیاده شود.

pataikyti
Traukinys pataikė į automobilį.
زدن
قطار به ماشین زد.

apibūdinti
Kaip galima apibūdinti spalvas?
توصیف کردن
چطور میتوان رنگها را توصیف کرد؟

apsisukti
Čia reikia apsisukti su automobiliu.
برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.

padengti
Ji padengė duoną sūriu.
پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.
